مقالات آموزشی

خلاصه نکات تستی مبحث سقوط تعهدات(1)

نکته 1) ایفای به عهد، عملی غیر حقوقی و به عبارت صحیح تر، واقعه حقوقی است.

نکته 2) ماهیت وفای به عهد اگر سبب، تملیک مال یا انتقال حقی به متعهدٌله باشد، یک عمل حقوقی یک طرفه است؛ در غیر این صورت یک عمل قضایی است.

نکته 3) ایفای تعهد، جز در موارد استثنائی، واقعه حقوقی است.

(اجرای تعهد، بر طبق قاعده واقعه حقوقی است و استثنائاً ممکن است عمل حقوقی باشد.)

نکته 4) اگر مورد تعهد، عین معین متعلق به متعهدٌله باشد و متعهد مال معین دیگری را تسلیم کند و متعهدٌله نیز آن را بپذیرد، عنوان این عمل حقوقی، عقد معوض ناقل مالکیت عین است. طبق قانون مدنی عقود معوض ناقل مالکیت عین عبارتند از: بیع، معاوضه و صلح معوض.

نکته 5) باتوجه به ماده 292 قانون مدنی چنانچه موضوع تعهد کلی باشد و طرفین توافق کنند که متعهد، بعداً فردی از افراد کلی دیگری را تسلیم کند، این مورد تبدیل تعهد از طریق تبدیل موضوع است.

نکته 6) اگر شخصی یک میلیون ریال را بدون ذکر عنوان به دیگری بدهد، این پرداخت اصولاً، تأدیه ی دین به شمار می آید.

نکته 7) پرداخت مال به دیگری بدون ذکر عنوان، به منزله ایفای عهد(ادای دین) محسوب می شود.

نکته 8) اگر شخصی با میل خود تعهد طبیعی خود را ایفا نماید، دعوی استرداد او مسموع نخواهد بود. تعهدی را که برای متعهدٌله قانوناً حق مطالبه نمی باشد ولی اگر متعهد به میل خود آن را ایفا نماید دعوای استرداد او مسموع نخواهد بود، اصطلاحاً تعهد طبیعی نام دارد(ماده 266 قانون مدنی). مانند نفقه ی گذشته ی اقارب که قانوناً قابل مطالبه نیستند.

نکته 9) ایفای دین توسط ثالث بدون اذن مدیون جایز است ولی قابل رجوع نیست مگر اینکه ادای دین به اذن مدیون باشد(اذن در تأدیه- مأذون در پرداخت). بنابراین اگر مدیون فوت کند و شخص ثالثی پس از فوت، بدهی او را بپردازد دین ساقط می شود، و ثالث حق مطالبه آنچه را که پرداخته است، ندارد(ماده 267 قانون مدنی).

نکته 10) اگر شخصی تعهد طبیعی خود را از روی اشتباه، ایفاء نماید دعوی استرداد وی مسموع است.

نکته 11) طبق ماده 282 قانون مدنی، در صورت وجود دیون متعدده، تشخیص اینکه تأدیه بابت کدام دین است با مدیون می باشد. اما اگر مدیون بدون تخصیص به یکی از دو دین اقدام به تأدیه نماید، تعیین این که بابت کدام بدهی است با داین خواهد بود.

نکته 12) براساس ماده 277 قانون مدنی، متعهد نمی‌تواند متعهدله را مجبور به قبول قسمتی از موضوع تعهد نماید. یعنی اصل این است که دین مدنی، تجزیه نمی شود مگر در موارد خاص و محدود از قبیل تراضی طرفین یا به حکم دادگاه (حاکم).

نکته 13) اگر زمان اجرای تعهد قید بقای آن باشد، اجرای تعهد فقط در زمان تعیین شده مطلوب و منظور طرفین است و خارج از موعد مقرر مطلوبیتی ندارد لذا با انقضای مهلت، تعهد ساقط گشته و عقد منحل می گردد.

نکته 14) ممکن است شخص مدیون باشد ولی ملتزم به تأدیه نباشد، مانند دیون طبیعی موضوع ماده 266 قانون مدنی.

نکته 15) شخصی که بدون اذن دیگری دین او را ادا می کند اگر بخواهد حق رجوع به مدیون را بدست آورد میتواند با توافق متعهدله، در برابر مبلغی که می پردازد، طلب او را انتقال گرفته و به عنوان طلبکار جدید(قائم مقامی)، به مدیون رجوع نماید؛ در این صورت آن عوض، دین شخص ثالث نسبت به طلبکار(متعهد له) است نه دین مدیون اصلی.

نکته 16) اگر یکی از دو دین، مؤجل باشد مدیون در صورتی می تواند پرداخت را به دین مؤجل اختصاص دهد که شرط مدت، فقط به سود وی تعیین شده باشد.

نکته 17) اگر شخصی دیون متعدد با مبالغ نابرابر به دیگری داشته باشد که همگی حال شده باشند، در صورتی که بدهکار مبلغی را به طلبکار خود بدهد، مبلغ تأدیه شده بابت دینی که با آن برابر است محسوب می شود.

نکته 18) اگر در هنگام پرداخت، مدیون از حق تخصیص خود استفاده نکند یعنی مشخص نکند که تأدیه، برای کدام دین است، این حق به طلبکار منتقل شده و او مشخص خواهد کرد که تأدیه، بابت کدام دین باشد.

نکته 19) با توجه به ماده 274 قانون مدنی، در ایفای تعهد، اهلیت داین یا طلبکار (متعهد له) شرط است و اگر متعهدله، اهلیت قبض نداشته باشد تأدیه در وجه او معتبر نیست.

نکته 20) مطابق ماده 301 قانون مدنی، کسی که عمداً یا اشتباهاً مالی را که مستحق نبوده را دریافت کند باید آن را به مالک مسترد نماید.


فایل Pdf نکات تستی مبحث سقوط تعهدات

16-سقوط تعهدات(1)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *